امروز صبح تاریکی هوا خبر از ابر می داد لباس گرم تن کردم و زدم بیرون وسطای راه بارون شروع شد چه بارونی فاصله‌ی ایستگاه تا شرکت چند دقیقه پیاده روی داره من سلانه سلانه زیر بارونِ دلبر قدم می‌زدم و می گفتم هفته ی با بارون هفته پر برکتیه
حس می‌کنم درد بزرگ ما اینه تو این مملکت دیوونه کم داریم و همه ناراضی ان همش میگن کاش بارون بیاد بعد چتر رو سر گرفته هیش و هیش کنان زیر لب غرولند میکنن که الان چه وقته بارونه عاخه و میگذرن
عاخه لامصبا هم شنا دوست دارید هم تر نشدن

هم خدا هم خرما

لذت ببرید از زندگی زیر بارون آبان ماه

داستان شرکت

بارون ,هم ,شرکت ,هفته ,هیش ,سلانه ,هیش و ,و هیش ,گرفته هیش ,سر گرفته ,چتر رو

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

happylife-jook نيازمنديها - آگهي رايگان pay1000 گهوارک دادرس ایرانیان melodyiebaran شرکت خدماتی عرش گستر خداوند محبت است... بنام محبت خبرهاي آموزش و پرورش استان مرکزي و شهر اراک اوای اتشین